مهدویکیا: قطعا در فوتبال پایه ایران فساد وجود دارد/ این روزهای پرسپولیس را پیشبینی کرده بودم/ قهرمانی در آسیا یکی از حسرتهای فوتبالی من است/ فوتبال ایران از یاد نگرفتن دانش کیروش ضرر کرد/ 3 گل زاید به استقلال را هیچوقت فراموش نمیکنم
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۱۷۲۷۱
خبرگزاری میزان- کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان با حضور در خبرگزاری میزان در مورد مسائل روز فوتبال ایران صحبت کرد.
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری میزان، مهدی مهدویکیا با آکادمی فوتبالاش بدون تردید در آینده فوتبال ایران حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت. اسطوره محبوب و خوش اخلاق فوتبال ایران البته کنار مدیریت این آکادمی راهی متفاوت از سایر مدارس فوتبال و سیاستهای فوتبال پایه در ایران دارد، در آکادمی باشگاه هامبورگ مشغول به مربیگری است و به تازگی مدرک B مربیگری خود را هم دریافت کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حاشیه سفر اخیر کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران به تهران برای رونمایی از پیراهن جدید تیمهای آکادمی و معرفی اسپانسر جدید، اما فرصتی دست داد تا از مهدی مهدوی کیا دعوت کنیم با حضور در دفتر خبرگزاری میزان، درباره مسائل روز فوتبال ایران و آکادمی کیا صحبتهای خود را مطرح کند.
به این ترتیب شرایط این گفتوگو فراهم شد که جزئیات آن را در زیر میخوانید. پیش از آن میتوانید گزیدهای از صحبتهای مهدویکیا را در زیر ببینید:
*امکانات فوتبال پایه در اروپا و ایران قابل قیاس نیست
*هرچیزی که در هامبورگ یاد میگیرم در آکادمیام پیاده میکنم
*فاصله فوتبال پایه ما با سایر جهان خیلی، خیلی زیاد است
*قطعا در فوتبال پایه ایران فساد وجود دارد
*این روزهای پرسپولیس را پیشبینی کرده بودم
*برانکو مربی بزرگ و حرفهای است
*بهتر است برخی از حاشیههای پرسپولیس کنترل شود
*پرسپولیس میتواند قهرمان آسیا شود
*قطریها اگر پیشرفت میکنند حقشان است
*زنگ خطر سالها است برای فوتبال ایران به صدا درآمده
*قهرمانی در آسیا یکی از حسرتهای فوتبالی من است
*یک آلمانی به من گفت «محرمی» میتواند در اروپا بازی کند
*پیشبینی میکردم محرمی بازیکن بزرگی شود
*کسی نمیتواند به مایلیکهن بگوید اعتقاداتش غلط است
*برخورد کیروش با مربیان ایرانی جالب نبود
*حرف از صعود در جام جهانی اولین عامل شکست در این مسابقات است
*داشتن مدرک مربیگری تضمینی برای موفقیت نیست
* 3 گل زاید را به استقلال فراموش نمیکنم
*فوتبال ایران از یاد نگرفتن دانش کیروش ضرر کرد
*آکادمی کیا روز به روز درحال بزرگشدن و موفقتر شدن است.
حدود دو سال و نیم میشود که ما کار خودمان را در آکادمی کیا شروع کردهایم. هدف اصلی ما هم کشف استعدادها و پرورش آنها است. در اصل مد نظر ما این بود که بیشتر این استعدادها را از مناظق محروم کشف کنیم. مناطقی که بضاعت مالی نداشتند و نمیتوانستند به فوتبال و باشگاهها ورود کنند. ما این بستر را به وجود آوردیم که استعدادها بیایند و خودشان را نشان بدهند.
* البته آکادمی شما برنامههای بیناللملی قابل توجهی را پست سر گذاشته است.
از روز اول هم هدف من این بود که بچهها حتما باید با فوتبال روز دنیا مقایسه شوند. به این ترتیب اصلیترین برنامه خود را شرکت در تورنمنتهای بزرگ و خوب دنیا قرار دادیم تا بفهمیم مراحل پیشرفت و کار چگونه طی میشود. خدا را شکر شرایط در این مدت خیلی خوب بوده و در تورنمنتهایی که شرکت داشتهایم تیم ما همیشه از بهترینها بوده است.
* این فاصله فوتبال پایه اروپا با ایران را چگونه میخواهید جبران کنید؟
امکانات و برنامه ریزی که در فوتبال اروپا وجود دارد با آن چیزی که در فوتبالمان میبینیم اصلا قابل قیاس نیست. به ویژه در بخش پایه که نگاه آنها زمین تا آسمان با ایران تفاوت دارد. در ایران مشکلات خیلی زیادی وجود دارد. تا کنون سختیهای زیادی را پشت سرگذاشتهایم اما خدا را شکر کار را جلو میبریم. من همیشه اعتقاد داشتهام که استعدادهای بسیار خوبی در ایران وجود دارند اما بستر هیچ وقت برای پرورش درست آنها فراهم نبوده است. در فوتبال پایهای که امکانات آموزشی و سخت افزاری در حد صفر است و با آن چیزی که دنیا دارد انجام میدهد خیلی فاصله داریم. به ویژه نسبت به کشور آلمان! با تمام مشکلات و مسائل من از روند حرکت آکادمی فوتبال کیا رضایت دارم و امیدوارم در آینده بتوانیم فوتبالیستهای بزرگی به فوتبال ایران معرفی کنیم.
*شما همزمان با اداره آکادمی، خودتان هم در تیمهای پایه باشگاه هامبورگ در حال مربیگری هستید، در مورد این مسئله هم توضیح میدهید؟
برای اینکه بتوانم تجربیاتم را به خوبی به آکادمی کیا منتقل کنم و بدانم در بخش فوتبال پایه دنیا چه اتفاقاتی دارد رخ میدهد، به کشور آلمان رفت، کشوری که سالها در آنجا در بالاترین سطح حرفهای فوتبال بازی کردم. جایی که الان با توجه به سرمایه گذاریهای عظیمی که داشتهاند، بهترین شرایط را در فوتبال پایه جهان دارد. در حال حاضر دو سالی میشود که در آکادمی باشگاه هامبورگ مشغول به فعالیت هستم. در این دو سال به خوبی فهمیدم که در فوتبال آلمان چه اتفاقاتی رخ داد که آنها تواسنتند به عنوان قهرمانی جهان، قهرمانی یورو، جام کنفدراسیونها و موفقیتهای دیگر در ردههای سنی مختلف برسند. آنها موفقیتهای مختلفی را در ردههای گوناگون به دست میآورند، چون از نظر برنامه ریزی، امکانات و اهمیت دادن به فوتبال پایه و همچنین سرمایه گذاری حرف اول را در فوتبال جهان میزنند.
*از شرایطی فعالیت خود رضایت دارید؟
در این دو سال من به عنوان مربی اختصاصی بچههای ۱۱ تا ۱۹ سال فعالیت داشتهام. تجربیات و تخصصهای خودم در زمان بازیگری مثل زدن ضربات ایستگاهی، سانتر کردن، شوت زدن و... را به آنها با برنامه ریزی آموزش میدهم و البته سیستم تعریف شده تمرینی از طرف باشگاه را هم با آنها کار میکنیم. خودم هم خیلی چیزها در این مدت یاد گرفتهام و فهمیدهام هرچقدر هم که در فوتبال یاد بگیریم، باز هم چیزهای جدید برای فراگرفتن وجود دارد و به همین ترتیب مدام باید خودمان و اطلاعاتمان را به روز کنیم.
*پس مربیگری در هامبورگ و مدیریت در آکادمی کیا، مکمل خوبی برای رسیدن به اهدافی است که در نظر دارید.
من هر چیزی که اینجا یاد میگیرم بلافاصله در آکادمی کیا پیاده میکنیم. اخیرا هم قراردادی امضا کردیم که جریانات فوتبال پایه آلمان البته نه به صورت صددرصد، از طریق برخی مربیان آلمانی به بچههای آکادمی خودمان انتقال بدهیم. البته من الان دو سال دیگر هم با باشگاه هامبورگ قرارداد دارم و این قرارداد به تازگی امضا شده است. در این بین حتی توانستم با یک نمره بسیار خوب مدرک B مربیگری را هم در آلمان کسب کنم. امیدوارم بعد از یک سال کار مدرک A را هم در بگیرم. از همان اول یکی از اهداف اصلی من برای حضور در آلمان گرفتن مدرک مربیگری بود که طبق برنامهریزی که داشتهام به این هدف خواهم رسید.
*اخیرا وحید هاشمیان هم به جمع مربیان آکادمی باشگاه هامبورگ اضافه شده است.
وحید که از دوستان بسیار خوب و قدیمی من است که سالها در تیم ملی همبازی بودیم. در آخر فصل گذشته که برای پست مربیان تصمیم گیری کردند، قرار شد وحید هاشمیان به عنوان کمک مربی تیم زیر ۱۷ سالههای هامبورگ فعالیت داشته باشد. کمپ اختصاصی جدیدی هم توسط باشگاه هامبورگ به تازگی ساخته شده است و تمام تمرینات تیمها به آنجا انتقال داده شده است. من فکر میکنم با توجه به این سرمایهگذاری و کار حرفهای در آکادمی، تیم هامبورگ هم در آیندهای بسیار نزدیک شرایط بسیار خوبی در فوتبال آلمان پیدا خواهند کرد.
*چرا شرایط فوتبال پایه ایران تا به این حد فاجعه است؟
شرایط فوتبال پایه در ایران خاص است. خیلی از مربیان بودهاند که از سالهای گذشته حضور داشتهاند و دارند زحمت میکشند و کار میکنند. نمیتوانیم بگویم که کارها در حد صفر است. اگر اینطور بود امروز ما تیم نونهالان و نوجوانان و جوانان و امیدی نداشتیم. قطعا در همه جا زحمتهایی کشیده میشود. اما آنچه در فوتبال پایه دنیا دارد اتفاق میافتد، باز هم میگویم که چیزی نیست که ما در ایران داریم میبینیم!
*بیشتر توضیح میدهید؟
ما در کشور خودمان امکانات و برنامه و اهمیتی که آنها به فوتبال پایه میدهند اصلا نمیبینیم. متاسفم که باید بگویم فاصله ما با فوتبال پایه دنیا خیلی زیاد است، خیلی خیلی زیاد است.
*با بررسیها و افشاگریهای انجام شده باید بگوییم که فساد در فوتبال پایه ایران هم زیاد است.
در همه جا فساد هست و در فوتبال هم هست. به ویژه در فوتبال پایه که مثل لیگ برتر نیست که تمام رسانهها و مردم اتفاقات ریز و درشت آن را دنبال و پیگیری کنند. قطعا فوتبال پایه ایران از فساد مستثنی نیست. اما من درباره بخش دیگر کار که مربوط به امکانات، سخت افزار و مباحث آموزشی است صحبت میکنم که بی نهایت ما با فوتبال دنیا فاصله داریم و فکری هم به حال آن نمیشود.
*نگاه ما به فوتبال پایه باید در اولین قدم تغییر کند؟
قطعا نگاه باید تغییر کند. آلمان وقتی در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه و ۲۰۰۰ جام ملتهای اروپا با آن وضعیت اوت شد، در این کشور احساس خطر کردند و از سال ۲۰۰۱ انقلاب در فوتبال پایه خود را شروع کردند. یک برنامه ریزی ۲۰ ساله داشتند که بتوانند به عنوان قهرمانی جام جهانی برسند که مدل اجرایی و سرمایه گذاری آنها به قدری قدرتمند و حرفهای بود که این هدف بعد از ۱۳-۱۴ سال تحقق یافت و آلمان تبدیل به بهترین تیم جهان شد.
آنها تمام باشگاههای فوتبال خود را مجبور کردند که آکادمی فوتبال داشته باشند و به صورت آکادمیک بچهها را آموزش بدهند. در این راه فقط از مربیانی استفاده کردند که برای آموزش دادن خودشان آموزش دیده بودند! نقاط زیادی را در کشور برای استعدادیابی تعیین کردند و با یک سیستم کاملا استاندارد چنین تحولی عظیم در فوتبال خود ایجاد کردند. جالب است به شما بگویم این کار هنوز ادامه دارد و قطعا شاهد اتفاقات بزرگتر در فوتبال آلمان خواهید بود. اما در ایران چه اتفاقی بعد از این همه شکست و بحران رخ داد؟
*آکادمی و مدارس فوتبال علاوه بر پروندههاب اخلاقی که بعضا شاهد آن هستیم، تبدیل به بنگاه درآمدزایی دلالان و ... شده است.
بزرگترین باشگاههای ما در بخش فوتبال پایه چه وضعیتی دارند؟ اصلا سرمایه گذاری نمیکنند. اصول حرفهای میگوید در کشوری مثل ایران اگر باشگاهی برای تیم بزرگسال در طول سال به صورت میانگین چیزی حدود ۱۵ میلیارد تومان هزینه دارد، حتما باید حدود ۱.۵ تا ۲ میلیارد هزینه فوتبال پایه و آکادمی خود بکند. ولی متاسفانه اینجا دقیقا برعکس شده است. فوتبال پایه جایی است که شما با برنامه ریزی و کار درست باید سرمایهگذاری کنید تا این جوانها بعد از چند سال بزرگتر شوند و بیایند خودشان را با فوتبالی خوب نشان بدهند و از آنها استفاده کنید. اما اینجا فوتبال پایه و آکادمیها به محل درآمد باشگاهها تبدیل شده است.
البته در فوتبال دنیا داریم میبینیم که میروند به قیمتهای نجومی بازیکن میخرند و استفاده میکنند. اما به فوتبال پایه خود هم اهمیت میدهند. مثلا بارسلونا میرود نیمار را با قیمتی گزاف میخرد، آنها به ستاره احتیاج دارند اما ببینید در لاماسیا چه کارخانه بازیکن سازی دارند. شما بروید تحقیق کنید ببینید بارسلونا چه پول گزافی را خرج لاماسیا میکند و چه امکانات و تشکیلاتی برای آکادمی خود راه اندازی کرده است.
* فدراسیون فوتبال هم سیاستگذاری درستی درباره فوتبال پایه ندارد و حتی تیمهای ملی پایه هم در بدترین شرایط ممکن اداره میشوند.
اینجا یک شیوه گلخانهای از طریق فدراسیون فوتبال دارد رو به جلو میرود. مثلا در رده سنی ۱۲-۱۳ سال ۲۰ بازیکن انتخاب میشوند و آنها همینطوری میآیند ردههای بالاتر. این مدل نه چندان درست از سالها پیش باب شده درحالی که این بستر باید در تمام کشور وجود باشد. تمام باشگاههای حرفهای ما باید آکادمی خود را راه اندازی و از مربیان حرفهای و کار بلد استفاده کنند. امکانات در اختیار بازیکنان نونهال و جوان قرار بدهند. شما وقتی توپ، زمین، برنامه و سخت افزار نداشته باشید هیچ پیشرفتی حاصل نمیشود. فدراسیون باید از حاصل زحمات باشگاهها استفاده کند. نه اینکه خودش با شیوهای که گفتیم تیمداری کند.
*وقتی تیمهای لیگ برتری یا حتی تیم ملی ما زمین تمرین ندارند چطور انتظار دارید؟ اتفاقات این فوتبال خندهدار است. ما در لیگ برتر میبینیم که یک تیم ظهر تشکیل میشود و همه از خانه به اردو میروند و بعد از ظهر هم اولین بازی خود را انجام میدهند. شما هیچ کجای دنیا چنین سیستم عجیب و غریب و غیر قابل باوری را مشاهده نمیکنید.
ما در فوتبال ایران چیزهای حیرت انگیز جدیدی را میبینیم که در هیچ کجای دنیا اتفاق نمیافتد. جالب اینجا است که هر روز بدتر میشود!
*با توجه به پروژهای که در آکادمی کیا اجرا میشود، میتواند آماری بدهید که نشان دهد در سالهای آینده چند نفر از این بازیکنان به بالاترین سطح فوتبال ایران میرسند؟
اصلا قابل پیش بینی نیست. مثل ساختمان نیست که برای ساخت برنامه ریزی کنید و بدانید دو سال دیگر میتوانید از آن بهره برداری کنید. وقتی روی فوتبالیست ۱۲-۱۳ ساله شروع به سرمایهگذاری میکنید اصلا نمیدانید که سال آینده میتوانید از او استفاده کنید یا خیر. ممکن است مصدوم شود، مریض شود. یک فوتبالیست در سن ۱۱-۱۲ سالگی عالی است، اما بزرگتر که میشود افت میکند و مثلا در سن ۱۵ سالگی نمیتواند بازدهی مناسبی داشته باشد. به خاطر همین معمولا در اروپا تا سن ۱۶ سال به بازیکن اجازه میدهند که شرایط خود را برای ورود رسمی به فوتبال حرفهای بسنجد. البته در این راه شرایط درسی و رفاهی او هم تامین میشود.
کاری که ما شروع کردیم بر حسب علاقه بوده است. چون من دوست دارم این کار را انجام بدهم. همیشه به این فکر میکردم که یک سری بچه در این کشور حضور دارند که استعداد هستند. ولی جایی به آنها فضا نداده است که استعداد خود را نشان بدهند. خیلیها به خود من مراجعه میکردند که از استعداد سوخته خود حرف میزدند. میگفتند به فلان باشگاه رفت و قبول شدم، ولی چون پول نداشتم که به آنها بدهم خط خوردم و نتوانستم فوتبالیست بشوم. ما آمدیم این بستر را به وجود آوردیم تا هر کسی که واقعا استعداد داشت بیاید و تست بدهد. اگر واقعا خوب باشد او را نگه میداریم و بدون اینکه حتی یک ریال دریافتی از بازیکنی داشته باشیم آنها را رایگان پرورش میدهیم تا به جاهای خوبی برسند.
*حضور در تورنمنتهای مختلف خارجی و بازی با تیمهای بزرگ تا چه حد به شما کمک کرده است؟
ما امسال به طور مثال رفتیم با بارسلونا بازی کردیم. بعید میدانم سابقه داشته باشد که یک تیم باشگاهی از ایران با بارسلونا دیداردوستانه داشته باشد. ما با بهترین بازی دوستانه برگزار کردیم. دیدیم که از آنها خیلی عقب هستیم. اما اگر کار کنیم میشود نتایج خوبی از کار گرفت. مثلا با تیم ۱۱ سالههای بایرنمونیخ و لورکوزن و تیمهای بزرگ دیگر هم بازی کرده و آنها را حتی بردهایم اما این ملاک موفقیت نیست. نشان دهنده پیشرفت است که میتوان کارهای بزرگتری هم انجام داد چون ما باید شرایط خودمان و بچهها را در مقایسه با همین تیمهای بزرگ دنیا بسنجیم.
ما امیدواریم که این بچهها که سرمایههای ایرانی فوتبال ما هستند، در آینده به جاهای بزرگی برسند. امیدوارم آن تعداد از فوتبالیستهایی که لیاقتاش را دارند از آکادمی کیا پیشرفت کنند و به تیم ملی برسند.
*شما پیشکسوت باشگاه هامبورگ هستید و الان به خوبی این باشگاه دارد از شما حمایت میکند. چرا در ایران ارتباط و تعمل خوبی بین باشگاهها و پیشکسوتان وجود ندارد؟
از چند منظر میشود به آن نگاه کرد. مثلا یک تیمی مثل استقلال و پرسپولیس چقدر پیشکسوت دارد؟ سابقه ۵۰ ساله و چیزی حدود ۵۰۰-۶۰۰ پیشکسوت شرایطی را به وجود میآورد که عملا مدیران باشگاه نتوانند با تمام پیشکسوتان همکاری داشته باشند. در باشگاه هامبورگ هم به همین شکل است. تمام پیشکسوتان با باشگاه همکاری ندارند اما بر حسب نیازی که وجود دارد میآیند با بررسی کارنامه و سوابق افراد نوعی همکاری با او را شروع میکنند.
در کشور ما قدیم هیچ پولی وجود نداشته است و این یک واقعیت است. خود ما قدیم در باشگاه بانک ملی بعد از ۵-۶ ماهی که بازی کردیم، آمدند و یک پاکت به بچهها دادند. پاکت را که گرفتیم برایمان سوال بود که چرا آن را به ما دادهاند. وقتی سوال کردیم گفتند که این حقوق شما است. یادم میآید وقتی پاکت را باز کردم ۶ اسکناس هزار تومانی در آن قرار داشت و حقوق ۶ ماه فوتبال بازی کردن ما برای بانک ملی بود. واقعا خیلی تعجب کردیم! باور نداشتیم برای فوتبال بازی کردن پول هم میگیریم!
*ولی نسل قبل از شما همین پول را هم شاید به زور دریافت میکردند.
قدیم بیشتر عشق به پیراهن و فوتبال این صحبتها بود. به خاطر همین بسیاری از پیشکسوتان ما که در آن مقطع کاری جز فوتبال نکردند الان بعد از پایان دوران فوتبال با مشکلات عدیده روبهرو شدند و این یک واقعیت است. ولی از آن طرف هم نمیشود به تمام پیشکسوتان پست داد اما احترام گذاشتن به پیشکسوت، جایگاه تعیین کردن برای پیشکسوت، ارائه برخی خدمات مثل فراهم کردن حضور در استادیومها یک بحث دیگر است. نباید ببینیم که پیشکسوت یک باشگاه را جلوی در استادیوم به ورزشگاه راه ندهند. یا مثلا خود من خیلی دوست دارم بعضی مواقع جوی بشود که آن تیم سال ۱۳۷۴-۱۳۷۵ پرسپولیس استانکو در یک فضا دور هم جمع بشویم. فوتبالی با هم بازی کنیم و غذایی با هم بخوریم و تجدید خاطره کنیم. هر چقدر که سن بالاتر میرود توقعات بالاتر هم میرود. متاسفانه این داستان در فوتبال ایران پررنگ نبوده است.
*به دوران پرسپولیس استانکو اشاره کردید که نتایج خوبی میگرفت. این روزها هم پرسپولیس با برانکو ایونکوویچ شرایط بسیار خوبی دارد، حال هواداران پرسپولیس هم خوب خوب است.
فکر میکنم قبل از اینکه این حال خوب به پرسپولیس بیاید، این روزهای خوب را با توجه به شناختی که از برانکو داشتم پیشبینی کرده بودم. همان موقعی که در ابتدای لیگ پانزدهم پرسپولیس بازیهای ابتدای فصل را باخته بود، من جزو معدو نفراتی بودم که از برانکو حمایت کرد و گفتم که باید صبر کرد و به او فرصت داد. همه دیدیم که با اعتماد به این مربی، پرسپولیس دو فصل طلایی را پشت سر گذاشت. فصل اول که در روز آخر با بدشناسی نتوانست به خاطر تفاضل گل قهرمان شود. فصل قبل هم که با قدرت کامل قهرمان لیگ برتر شد. برانکو مربی بزرگ و حرفهای است که کار خودش را بلد است. مهرههای خیلی خوبی هم دارد. البته از حق هم نگذریم که پرسپولیس فوتبال بسیار زیبایی هم بازی کرد و قهرمان شد. الان هم که در لیگ برتر هفدهم دو بازی ابتدایی را مقابل تیمهای خوب فولاد خوزستان و تراکتورسازی با پیروزی پشت سر گذاشتهاند و هواداران هم حوشحال هستند. هواداران و پیشکسوتان و هه ما خوشحال هستیم. امیدوارم این روند را ادامه بدهند.
*حاشیههای تیم هم به گوش شما میرسد؟ نگران نمیشوید وقتی اخبار مربوط به جنجالهای درون تیم را میشنوید؟
من زیاد دنبال حاشیه نیستم. کم و بیش اخبار تیم به گوشم میرسد و در جریان مشکلات و بحثهایی که به وجود میآید قرار میگیرم. اما این طبیعت فوتبال است و در همه جای دنیا همین است. همه جای دنیا حاشیه وجود دارد، چون ورزش فوتبال پرمخاطب و جذاب است. قرار نیست هیچ وقت خبری از حاشیه و مشکلات نباشد. اینطوری برای مردم و خبرنگاران هم فوتبال جذاب نخواهد بود. شما به باشگاههای بزرگ دنیا هم که بروید شاهد اخبار حاشیه و مشکلات مختلف خواهید بود. البته به صورت کلی باید بگویم که بهتر از در شرایط کنونی که حال همه خوب است، برخی از حاشیههای پرسپولیس کنترل شود!
*در ماههای اخر صحبتهای زیادی هم درباره قهرمانی پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا مطرح شده است. فکر میکنید تیم برانکو این پتانسیل را دارد؟
قطعا پرسپولیس پتانسیل قهرمانی آسیا را دارد. درست است که برخی از حریفان بازیکنان بزرگ خارجی به خدمت گرفتهاند اما سالهای قبل هم شاهد بودهایم که بازیکنان بزرگ هم همیشه نتوانستهاند کار بزرگی برای تیم خود انجام بدهند. پرسپولیس با حمایت هواداران و فوتبال خوبی که انجام میدهد، قطعا میتواند قهرمان آسیا شود. اما اصلا کار آسانی نیست. من خودم خیلی امیدوارم. البته دو بار تا مرز فینال باشگاههای آسیا رفتیم، ولی بازی نیمه نهایی را واگذار کردیم و نتوانستیم فینالیست شویم. امیدوارم این طلسم توسط تیم برانکو شکسته شود.
*دقت کردهاید که در سالهای اخیر فوتبال ایران مثل گذشته، در لیگهای معتبر اروپا لژیونر ندارد؟
در دو سه سال گذشته شرایط بهتر شده است. شاید در لیگهای معتبر بازیکن نداریم ولی ما در هلند و بلژیک و روسیه و یونان بازیکن داریم. بخشی از آن بر میگردد به این مسئله که در جام جهانی ۱۹۹۸ یک نسل طلایی داشتیم که اکثر آنها جوان بودند. شما میدانید که جام جهانی یک ویترین است و ما بازیهای بسیار خوبی در فرانسه انجام دادیم. در جام جهانی بازیکن اگر خوب کار کند بلافاصله با پیشنهادهای خوب خارجی مواجه میشود. ما در چند مرحله این شانس را از دست دادیم. جامهای جهانی ۲۰۰۲ و ۲۰۱۰ فوتبال ایران ناکام بود و نتوانست در مهمترین تورنمنت فوتبال دنیا حضور داشته باشد. به این ترتیب جوانهای ما فرصت نشان دادن تواناییهای خود در
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۱۷۲۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
همیشه به این فکر میکردم که روزی مدال میگیرم و افتخارآفرین میشوم
خانم نازنین فاطمه عیدیان، دونده جوان و آینده دار کشورمان، در بیستم مرداد 1384در تهران متولد شد. وی از سنین پایین به ورزش علاقه داشته و در ابتدا تکواندو کار میکرد، اما در دوران دبیرستان، با تشویق معلم ورزش خود به سمت دو و میدانی کشیده شد و در این رشته استعداد خود را شکوفا کرد. خانم عیدیان در ماده 400 متر با مانع فعالیت میکند و تاکنون افتخارات زیادی را کسب کرده است. از جملهی این افتخارات میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کسب مدال طالی قهرمانی نوجوانان آسیا در سال 1401
کسب مدال نقره ی قهرمانی نوجوانان آسیا در سال 1402
کسب مدال طالی قهرمانی جوانان آسیا در سال 1403
کسب مقام اول لیگ جوانان و نوجوانان ایران
از چه زمانی به دو و میدانی عالقه مند شدید و چطور وارد این رشته شدید؟
من داداشم قبلا دو و میدانی کار میکرد و ماده پرتاب دیسک بود و دورادور با این رشته آشنایی داشتم، کلاس هفتم مدرسه که بودم معلم ورزشمان میخواستند تیم دو و میدانی تشکیل بدند. قرار شد درون مدرسهای مسابقه بدیم و در گام بعد در منطقه 4 مسابقه بدهیم. من آنجا برای اولین بار دویدم و نمیدانم مقام آوردم یا خیر، در ادامه نزدیک 2 یا 3 سال تکواندو کار کردم و کلاس هشتم که بودم دوباره از طرف مدرسه در منطقه 4 مسابقه دادیم که من در بخش 600 متر دوم شدم. در مسابقات استان تهران، 60 متر با مانع و پرش سه گام مقام آوردم، بعد از 3 ماه با من تماس گرفتند که برای مسابقات کشوری تمرین کنیم و از طرف استان تهران در این مسابقه شرکت کنیم و چون من شایسته نبودم، در آن زمان از تیم خط خوردم و مجدد همان تکواندو را ادامه دادم. حدودا اواخر اسفند بود که آزمون کمربند مشکی تکواندو داشتیم که به خاطر شیوع بیماری کرونا لغو شد و هیچگونه فعالیت ورزشی نکردم. تا اینکه دو سال بعد به برادرم گفتم یک مربی حرفهای برایم پیدا کند و با آقای روغنی آشنا شدم. ابتدا در بخش 100 متر با مانع تمرین میکردیم و بعد ایشون در داخل سالن از من رکوردگیری کردند که زمان خیلی خوبی را ثبت کردم و از اون موقع به بعد وارد رشته 400 متر با مانع شدم و فکر میکنم با اینکه ریسک بالایی داشت اما بهترین انتخاب بود و این تغییر رشته خیلی توانست به من کمک کند و اگر من اکنون در 100 متر با مانع بودم شاید چهارم یا پنجم کشور بودم یا حتی بدتر، اما در 400 متر با مانع بعد از چند ماه تمرین توانستم در لیگ جوانان و نوجوانان ایران اول بشوم و در سال بعدش، رکورد ملی ایران را زدم و طلای نوجوانان آسیا را به دست آوردم، سال بعد هم به مدال نقره دست پیدا کردم و امسال هم توانستم طلای جوانان آسیا را به دست بیارم.
چه چیزی در رشته دو و میدانی شما را جذب کرد و انگیزه شما برای ادامهی فعالیت در این رشته چیست؟
دو و میدانی رشته سختی است و حمایتها به اندازه کافی وجود ندارد اما من عاشق این رشته هستم و این عشق و علاقه است که مرا هر روز به پیست تمرین میکشاند، حتی در عید نوروز هم هر روز تمرین میکردم. فقط یک روز به خاطر استراحت هفتگی تعطیل بودم و این کار برای من خیلی سخت بود. اما به خاطر مسابقات جهانی آسیا و اینکه امسال سال آخر جوانانم بود، انگیزه داشتم که بهترین عملکرد خودم رو به نمایش بگذارم و مدال کسب کنم. خدارو شکر که تلاشم نتیجه داد، معمولا دوندههای تازه کار و مبتدی خیلی زود دلسرد میشوند، اما چیزی که انگیزه من را از اول تا حالا حفظ کرده، علاقهی من به این رشته بوده و حتی فصل زمستان در وسط برف یک تکه را پارو و شروع به تمرین میکردم یا مثلا در تابستان که هوا خیلی گرم است، ساعت 2 یا 3 بعد از ظهر به ما وقت تمرین میدادند و ما در آن گرما میدویدیم. اما همیشه به این فکر میکردم که روزی مدال میگیرم و افتخارآفرین میشوم و همین فکر به من انگیزه میداد که به تلاش ادامه بدهم.
الگوی ورزشی شما در دوران کودکی و نوجوانی چه کسی بود و چقدر از او الهام گرفتهاید؟
من خیلی آقای تختی رو دوست دارم. بخاطر دارم زمانی که فیلم ایشون رو دیدم، خیلی گریه کردم همچنین آقای دایی هم که اسطورهی ما هستن، الگوی من بودن. سعی کردم مثل آنها رفتار کنم و از آنها درس بگیرم.
بزرگترین موفقیت ورزشی شما تا به امروز از نظر خودتان چه بوده است؟
بدون شک، کسب مدال طلای قهرمانی جوانان آسیا بزرگترین موفقیت ورزشی من تا به امروز بوده است. این مدال برای من ارزش زیادی دارد، چون نه تنها توانستم مدال آسیا رو کسب کنم، بلکه رکورد ایران را هم پایین آوردم.
کسب مدال طلای مسابقات جوانان آسیا چه حسی داشت؟
اگه فیلم مسابقه رو دیده باشید، متوجه میشوید که من در ابتدای مسابقه عقب بودم و بعد از اینکه جلو افتادم، تا آخر مسابقه مطمئن نبودم که اول شدم یا نه. آن لحظه که روی سکو رفتم، یک حس فوق العاده شیرین و وصف نشدنی بود. دوست دارم که همیشه بتوانم این حس رو تجربه کنم، هرچند که میدانم این حس خیلی زودگذر است اما چیزیکه آن لحظه را برایم خیلی خاصتر کرد، این بود که وقتی روی سکو رفتم، سرود ملی ایران به احترام من پخش شد و همه تماشاگران برای احترام به سرود بلند شدند. هیچ حسی تا به امروز به اندازهی آن لحظه قشنگ و غرورآفرین نبوده است.
در آن لحظه به چه فکر میکردی؟
وقتی روی سکو بودم، فقط خدارو شکر میکردم که توانستم به انتظارات همه پاسخ بدهم. چون خیلیها از من انتظار داشتند که مدال طلا را کسب کنم و اگه نقره میگرفتم، اصلا ارزشی نداشت، آن مدال طلا نه فقط برای من، بلکه برای کل کشور یک افتخار بزرگ بود و من تمام تلاش خود را میکنم تا در آینده هم بتوانم افتخارات بیشتری برای کشورم کسب کنم.
در مسیر رسیدن به موفقیت با چه چالشهایی روبرو بودید و چگونه آنها را پشت سر گذاشتید؟
چالشهای زیادی در این مسیر وجود داشت، متاسفانه حمایتها از دوندهها خیلی کم هست برای مثال، ما در لیگ با تیمها قرارداد داریم اما مشخص نیست که پول ما را کی میدهند. این موضوع باعث میشود که با مشکالتی برای خرید لوازم ضروری مثل کفش روبرو شویم، مثلا قبل از مسابقات،به یک کفش میخی خوب نیاز داشتم، اما به خاطر شرایط مالی نتوانستم یه کفش جدید بخرم. همچنین به ماساژور هم نیاز داشتم، اما باز هم به خاطر مشکل مالی نتوانستم تهیه کنم. یکی دیگه از چالشها این است که ما جمعهها هم تمرین داریم، اما چون جایی برای تمرین نداریم، مجبوریم در پارک تمرین کنیم. در پارک ملت که تمرین میکنیم، دائما باید به مردم بگویم که حواسشان باشد که بر روی لاین نیایند و گرما و سرما هم همیشه ما را اذیت میکند، اما الان که فصل بهار شده، شرایط برای تمرین بهتره شده است.
-نقش مربیان و خانواده در موفقیتهای شما تا چه حد بوده است؟
هرچی که دارم، از تلاشهای مربیم و زحماتی که خانوادهام برای من کشیدن است. خانواده من از خیلی چیزها گذشتند تا من به اینجا برسم. مثًال مادرم مدتها است که سفر راحتی نرفته، چون من همیشه سر تمرین بودم ام. حتی اگه جایی هم میرفتند، همش نگران این بودند که من تنها هستم و چهکار میکنم. عید نوروز هم که همه مسافرت میروند، ما تمرین میکردیم. مربیم و همسرشون هم همش سر تمرین من بودن، با اینکه می توانستند بگویند که خودم تمرین را انجام بدهم. شاید فقط درصد خیلی کمی از این موفقیتها برای خودم باشد و بخش عمدهاش به خاطر زحمات مربی و خانواده ام است.
مهم ترین اهداف ورزشی شما در حال حاضر و در آینده چه هستند؟
امسال مسابقات جوانان جهان رو داریم و امیدوارم که فدراسیون ما را اعزام کند، خیلی دوست دارم که در فینال این مسابقات بدوم و شاید بتوانم یک اتفاق خیلی خوب را در آنجا رقم بزنم. همچنین خیلی دوست دارم که در المپیک لس آنجلس حضور داشته باشم.
چه پیامی برای دختران و بانوان ایرانی دارید که به دنبال فعالیت در رشتههای ورزشی هستند؟
اولین قدم این است که استعداد خودتون رو پیداکنید. امیدوارم خانوادهها هم با دخترانشون همکاری کنند. خانواده من از خیلی چیزها گذشتند تا من به اینجا برسم. مثلا سه سال آخر مدرسه ام رو نرفتم و خودم در خانه درس خواندم. با وجود تمام سختیها، خانوادهام همیشه پشتم بودن و تمام تالششان رو کردند تا من موفق بشوم. اولین قدم، پیداکردن استعداد است. مطمئن باشید اگه استعدادتان را پیداکنید و برایش تالش کنید، به چیزی که میخواهید میرسید.
خیلیها فکر میکنند که چون من توی تهران زندگی می کنم، امکانات زیادی دارم، اما اینطور نیست. با اینکه در تهران زندگی میکنم، ولی خیلی پول اسنپ دادم تا بتوانم به تمرینات برسم، هزینههای تمرین و زندگی خیلی بالا است، اما من سعی میکردم تا حد امکان اسنپ نگیرم و با مترو بروم یا از چیزهای دیگر میگذشتم تا به تمرین برسم. این چالش ها برای همه وجود دارد و اگر این سختیها نباشد، به آن موفقیتی که میخواهیم نمیرسیم امیدوارم همه دخترا بتوانند استعدادشان را پیدا کنند و به چیزی که میخواهند برسند و هم خودشان و هم خانواده شان رو سربلند کنند.
به غیر از دوومیدانی، به چه فعالیتهای دیگری عالقهمند هستید؟
فوتبال دیدن رو خیلی دوست دارم و طرفدار تیم استقلال هستم. خیلی خوشحالم که الان تیم استقلال صدر جدول است و امیدوارم همینطور پیش برود و بتوانم در جشن قهرمانی در استادیوم حضور داشته باشم. بیشتر وقتم را صرف تمرین میکنم، بعد از تمرین به خانه میروم و با خانواده و دوستانم وقت میگذرانم.
در اوقات فراغت خود چه کارهایی انجام می دهید؟
بعضی وقتا تمریناتمون خیلی سخته و اون روز استراحتمان فقط میتوانم خانه بمانم و استراحت کنم. اما اگر وقت داشته باشم، یک روز در هفته میرم خونه مامان بزرگم یا اینکه با دوستانم بیرون میروم و سینما رفتن رو خیلی دوست دارم. در ایام عید نوروز فیلم هایی که از جشنواره فیلم فجر امده بودن را میدیدم. کتاب خواندن را هم خیلی دوست دارم و همیشه در اکثر مسابقاتم یک کتاب همراه خود میبرم. چه خوانده باشم و چه نه، ولی حتمًا سعی میکنم یک کتاب با خودم ببرم.
-آخرین کتابی که خواندید چه بود؟
آخرین کتابی که خواندم، کتاب "دیزی دارکر" بود.
نظر شما در مورد وضعیت کنونی دو و میدانی بانوان ایران چیست و چه پیشنهادی برای پیشرفت این رشته دارید؟
خدارو شکر که دو و میدانی بانوان ایران پیشرفت زیادی داشته و روز به روز بهتر میشود هم اینکه خانم فصیحی در المپیک قبلی توانستن شرکت کنند، بعد از چندین سال، خودش یه موفقیت بزرگ است. درکل، دختران ایران خیلی پیشرفت کردن و رکوردها در حال شکستن هستند و سطح مسابقات هم بالا تر میرود. امیدوارم که از ما حمایت بشود و اسپانسر پیدا کنیم. ما برای لیگ اسپانسرهای قوی نداشتیم و همان تیم های همیشگی با یه مبلغ کم با ما قرارداد میبندند همچنین خیلی وقت است که تیم جدیدی اضافه نشده است.
خبرنگار: علی رازی
انتهای خبر/
کد خبر: 1229974 برچسبها ایسکانیوز